خرید کتاب این طوری نمی ماند
کتاب این طوری نمی ماند داستانی دلنشین و آموزنده را در خود جای داده است. قصه ی پسرک کوچکی که عروسک مورد علاقه اش را از دست می دهد و غم و ناراحتی را در دلش احساس می کند؛ اما او کم کم در می یابد که اوضاع و شرایط همواره یکسان نخواهد ماند و باید با اتفاقی که افتاده کنار بیاید.
همه ی ما آدم ها ناگزیر در طول زندگی خود چیزهایی را از دست خواهیم داد و آن چه ما را از هم متمایز می کند نحوه ی برخوردمان با این مسئله است. پسرک در این داستان یاد می گیرد تا به شکلی سازنده با مشکلش رو به رو شود و حال بهتری را برای خودش به وجود بیاورد.
یک شب موقع خواب که بابا برای پسر قصه می گفت، پسر گفت: «بابا مثل این که یک چیزی توی گلویم است.» بابا با مهربانی نگاهی به او کرد و گفت: «پسرم، به این می گویند بغض.» پسرک گفت: «بغض ها چرا می آیند؟ از کجا می آیند؟ من که دوستشان ندارم.» بابا گفت: «وقتی ما ناراحت هستیم یا وقتی خیلی خوشحالیم یا شاید وقتی درد داریم سر و کله ی آن ها پیدا می شود.»
پسرک گفت: «دلم برای چی چکا تنگ شده.»بابا دستی به سر پسرک کشید و گفت: «می دانم بابایی. می دانم چقدر ناراحتی.»
بابا که این را گفت، اشک های پسرک سرازیر شد.بعد از این که حسابی گریه کرد، مامان آمد کنارش و او را بغل کرد. مامان گفت: «می دانم از این که چی چکا نیست خیلی ناراحتی. اما همیشه این طوری نمی مانی. بهت قول می دهم.»