کتاب زنان و مردانی که ایران را ساخته ( مدیری که به انفجار مدرسهاش خندید )
95,000 تومان
با کتاب “مدیری که به انفجار مدرسهاش خندید: میرزا حسن رشدیه”، داستان یه قهرمان شجاع رو بخونید که با وجود همه سختیها، چراغ دانش رو تو ایران روشن کرد و کاری کرد که همه بتونن درس بخونن! 📚💡 این کتاب بهتون یاد میده که هیچ چیز نمیتونه جلوی یه ارادهی قوی رو بگیره! 🤩💖
موجود در انبار
خرید کتاب زنان و مردانی که ایران را ساخته ( مدیری که به انفجار مدرسهاش خندید )
سلام به کوچولوهای درسخوان و قهرمانهای علم! 📚🌟 امروز میخوایم داستان یه مرد خیلی شجاع و مهربون رو بشنویم که کاری کرد تا چراغ دانش تو ایران روشن بشه و همه بتونن درس بخونن! 🤩 آمادهاین با کتاب “مدیری که به انفجار مدرسهاش خندید: میرزا حسن رشدیه” به دنیای مدرسه و سواد سفر کنیم؟ 🚀✨
مدیری که به انفجار مدرسهاش خندید: داستان میرزا حسن رشدیه، روشنگر راه دانایی! 💡📖 با کتاب جذاب “مدیری که به انفجار مدرسهاش خندید: میرزا حسن رشدیه”، که یکی از کتابهای دوستداشتنی مجموعه “زنان و مردانی که ایران را ساختند” هست، قراره با یک قهرمان واقعی به اسم میرزا حسن تبریزی آشنا بشیم! 🤩 این کتاب قصه زندگی مردی رو تعریف میکنه که لقب رشدیه رو گرفت، چون مثل یک نور درخشید و راه سوادآموزی و دانایی رو به روشی جدید تو ایران روشن کرد! ✨📚
مجموعهای برای قهرمانان واقعی ایران! 🇮🇷🌟 این کتاب یه بخش کوچیک اما خیلی مهم از یه مجموعه بزرگ و ارزشمند به اسم “زنان و مردانی که ایران را ساختهاند” هست. این مجموعه برای بچهها و نوجوونهای باهوشمون آماده شده تا با آدمهای بزرگ و تاثیرگذار ایران آشنا بشن. 👧👦 این کتابها با زبانی خیلی ساده و شیرین، مثل یه قصه جذاب، داستان زندگی آدمهای مهم رو تعریف میکنن. 📖💖 تازه، هر کتاب پر از نقاشیهای قشنگه که داستان رو برامون جذابتر و شیرینتر میکنه! 🎨✨
حسنِ کوچولو، خلیفهی مکتبخانه! 🧒🔑 تصور کنین یه پسر کوچولوی 5 ساله به اسم حسن، هر روز صبح زود از خواب بیدار میشد، کلید مکتبخانه رو برمیداشت، در رو باز میکرد و همهجا رو تمیز میکرد! 🧹 تازه، گاهی وقتها هم قبل از اینکه مکتبدار بیاد، به بچههای دیگه درس میداد. 🤓 با این کارش، بچهها درس رو بهتر یاد میگرفتن و دیگه از چوب و فلک خبری نبود! این نشون میده که حسن کوچولو از همون بچگی چقدر باهوش و دلسوز بود. 💖
جرقه یک تغییر بزرگ! 💥💡 وقتی حسن بزرگ شد، تصمیم گرفت به شهر نجف بره تا دانشش رو بیشتر کنه. اما یهو چشمش به یه جمله تو روزنامه اختر افتاد که زندگیش رو عوض کرد: “در اروپا، از هر هزار نفر 10 نفر بیسوادند. در ایران از هر هزار نفر 10 نفر باسوادند.” 😱 میرزا حسن حسابی فکر کرد. چطور ممکنه؟ پس درس خوندن تو مکتبخونهها چه فایدهای داشت؟ 🤔 اون فهمید که باید یه راه جدید پیدا کنه!
سفری برای روشن کردن ایران! 🌍✈️ به جای اینکه به نجف بره، میرزا حسن به مصر و بیروت و استانبول سفر کرد تا بهترین روشهای آموزش به بچهها رو یاد بگیره. 🕌 اون تصمیم گرفت به جای اینکه فقط زندگی خودش رو روشن کنه، تمام ایران رو با نور دانش چراغانی کنه! 🏮 اما آیا راهاندازی مدرسه تو ایران کار آسونی بود؟ 😔
مقاومتها و ایستادگیها! 💪🚧 متاسفانه، راهاندازی مدارس جدید برای میرزا حسن پر از سختی بود. هر بار که یه مدرسه جدید باز میکرد، کلی آدم مخالفت میکردن و مدرسههاش رو میبستن! 💔 حتی یه بار، بعد از امتحان مدرسه رو بستن و اون شبانه فرار کرد به مشهد. 🏃♂️💨 اونقدر به خاطر مدرسههاش اذیتش کردن که به خودش لقب رشدیه (به معنی رشد دهنده) رو داد. 🌟 بعضیها بهش میگفتن: “رشدیه کافر است، نجس است، فرستادهی خارجیهاست، آمده راه و رسم قدیم را براندازد.” 😥 حتی یه بار به مدرسهاش حمله کردن و یه دانشآموز کشته شد. 😢 اما میرزا حسن هیچوقت ناامید نشد و به هدفش که سواددار کردن همه بچههای ایران بود، ادامه داد. اون با خندهاش به انفجار مدرسهاش، نشون داد که هیچ چیز نمیتونه جلوی ارادهی اون رو بگیره! 😄🔥
این کتاب بهمون نشون میده که چطور یک نفر، با ارادهای آهنین و عشق به مردم کشورش، میتونه تمام سختیها رو تحمل کنه و یه تغییر بزرگ و ماندگار ایجاد کنه. 🚀📚
| ابعاد | 22 در 26 سانتی متر |
| وزن | 100 گرم |
| کشور سازنده | ایران |
| نویسنده | حمیدرضا توکلی |
| تصویرگر | رویا بیژنی |
| انتشارات | شهر قلم |
| تعداد صفحه | 26 |
| شابک | 9786223710063 |

دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.