کتاب قایم موشک گاوی

خرید کتاب قایم موشک گاوی

در یکی از روزهایی که آقای تِد مزرعه‌دار در حال شمارش گاوهایش است، بِسی به سرش می‌زند که یک بازی راه بیندازد؛ قایم موشک گاوی!

بِسی بازیگوش به سمت زمین‌های بازی و ورزشی مختلف راه می‌افتد و هر لحظه جایی برای مخفی شدن پیدا می‌کند. آقای تِد بیچاره هم مجبورش است برای پیدا کردن بِسی همه‌جا را زیر و رو کند. بِسی با آن اندام بزرگش پشت توپ فوتبال قایم می‌شود یا در یک زمین ورزشی شلوغ‌پلوغ خودش را یکی از ورزشکاران مسابقه‌ی دو جا می‌زند. قرار است کودک همراه آقای تِد دنبال گاوی دوست‌داشتنی و بازیگوش بگردد و از تصاویر بامزه کتاب لذت ببرد.

کودک در این کتاب می‌تواند قیدهای مکانی را بیاموزد. جلوی دروازه‌بان، بین تماشاچی‌ها، پُشت تاب و کلی جای مختلف برای قایم شدن بِسی وجود دارد.

کارشناسان می‌گویند:

بوک‌لیست (Booklist) این کتاب با بازی پرسروصدا و شاد، قطعا دلِ کودکان پیش‌دبستانی‌ها را به دست می‌آورد. انتخابی عالی برای زمان قصه‌خوانی.
درباره‌ی نویسنده:
شری دیلرد (Sheri Dillard) معلم و نویسنده‌ی کتاب‌های کودک است. او در شهر آتلانتا با سه پسر و همسرش، مارک زندگی می‌کند؛ و یک توله‌سگ پنجاه کیلویی به‌نام کاپیتان، که اصلا استعدای در قایم‌موشک‌سگی ندارد. قایم‌موشک‌گاوی اولین کتاب اوست.

درباره‌ی تصویرگر:

جس پاول (Jess Paul) در یک خانواده‌ی حرفه‌ای رقصنده به دنیا آمده است، اما او با مداد و قلمو رابطه‌ی بهتری داشت. پس در دانشگاه تصویرسازی خواند و نقاشی‌های بسیاری برای کتاب‌ها و مجله‌ها کشید. او در شهر بروکسل، بلژیک زندگی می‌کند.

خوانندگان می‌گویند:

من با این کتاب در یک برنامه بلند‌خوانی در کتابخانه‌ی محلی آشنا شدم. کوچولوها عاشق قصه‌ی این کتاب شدند و دوست داشتند ببینید گاو بازیگوش دوباره کجا قایم می‌شود.
پسر من عاشق این کتاب شده است. او قبل از اینکه خودش یاد بگیرد کتاب‌ها را بخواند، دلش می‌خواست به داستان گوش بدهد و به تصاویر نگاه کند. متن کتاب او را بارها و بارها می‌خنداند. حالا او خودش حداقل یک بار در هفته کتاب را می‌خواند. امیدوارم نسخه‌ی دیگر قایم‌موشک گاوی نیز بیاید.
تا حالا به این فکر کردید که چقدر بازی قایم‌موشک‌گاوی سخت است؟ پس این کتاب بامزه و خنده‌دار مخصوص شماست. بخوانید و بخندید.

قسمتی از صفحات کتاب رو باهم میخونیم:

توی یکی از روزهای معمولی مزرعه، آقای تِد مزرعه‌دار داشت گاوها را می‌شمرد… «یک، دو، سه، چهار…»

بِسی به سرش زد تا یک بازی راه بیندازد… قایم موشک گاوی!

بِسی آرام و بی سر وصدا، همان جوری سر جایش ایشتاد و تکان نخورد.